الکتروانسفالوگرافی (EEG) و تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) دو تکنیک متمایز تصویربرداری عصبی هستند که هر کدام مزایا و محدودیتهای خود را دارند. در حالی که هر دو ابزار ارزشمندی در علوم اعصاب و عمل بالینی هستند، اما برای اهداف متفاوتی استفاده میشوند.
🔻 در این بخش به مزایای EEG در مقابل MRI می پردازیم:
۱- فعالیت مغز در زمان واقعی: EEG فعالیت الکتریکی مغز را در زمان واقعی اندازه گیری می کند. این تغییرات میلی ثانیه به میلی ثانیه در عملکرد مغز را ثبت می کند. این امر به ویژه برای مطالعه فرآیندهای مغز پویا مانند نوسانات عصبی، پتانسیل های مرتبط با رویداد (ERP) و پاسخ های مغز به محرک ها ارزشمند است.
۲- وضوح زمانی: EEG وضوح زمانی استثنایی را ارائه می دهد. میتواند دقیقاً زمانبندی رویدادهای عصبی را مشخص کند و آن را برای کارهایی که به اطلاعات زمانبندی دقیق نیاز دارند، مانند مطالعه فرآیندهای شناختی، تشخیص تشنجهای صرع و بررسی الگوهای خواب ایدهآل میکند.
۳- دسترسی: EEG در مقایسه با MRI در دسترس تر و مقرون به صرفه تر است. این کار به ماشین آلات بزرگ و گران قیمت و آماده سازی پیچیده ای که MRI انجام می دهد نیاز ندارد و آن را برای مطالعات در محیط های طبیعی تر مناسب می کند.
۴- قابلیت حمل: سیستم های EEG می توانند قابل حمل و حتی سرپایی باشند و به محققان این امکان را می دهند که مطالعات را خارج از محیط آزمایشگاه انجام دهند. این تطبیق پذیری برای مطالعه فعالیت مغز در طول فعالیت های روزمره یا در جمعیت هایی که تحرک ضروری است، مانند نوزادان، ارزشمند می کند.
۵- تشخیص صرع: نوار مغزی ابزاری حیاتی برای تشخیص صرع است. میتواند فعالیت الکتریکی غیرطبیعی مرتبط با تشنج را تشخیص دهد و به تأیید وجود صرع کمک کند و تصمیمهای درمانی را راهنمایی کند.
۶- نوروفیدبک و رابط های مغز و کامپیوتر (BCIs): EEG اغلب در نوروفیدبک و BCI استفاده می شود. این برنامه ها به افراد اجازه می دهد تا یاد بگیرند که فعالیت مغز خود را آگاهانه کنترل کنند. به عنوان مثال، BCI های مبتنی بر EEG به افراد مبتلا به فلج این امکان را می دهد تا با استفاده از سیگنال های مغزی خود با دستگاه های خارجی ارتباط برقرار کرده و کنترل کنند. محصولات IEEG-8A، IEEG-8B و IEEG-16A ارایه شده توسط ایماژ ارتباط الکترونیک گستر در جهت کاربردهای BCI نظر گرفته شده است.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که EEG محدودیت هایی نیز دارد. این اطلاعات فضایی محدودی را ارائه می دهد و نمی تواند ساختارهای مغز یا ضایعات مانند MRI را دقیقاً تعیین کند. از سوی دیگر، MRI جزئیات ساختاری استثنایی را ارائه می دهد و برای تعیین دقیق محل تومورها، ضایعات یا ناهنجاری های ساختاری مناسب تر است. به طور خلاصه، EEG فعالیت مغز را در زمان واقعی ثبت می کند، وضوح زمانی بالایی را ارائه می دهد و قابل حمل و در دسترس است. توانایی آن در مطالعه فرآیندهای پویا مغز، آن را به مکمل ارزشمندی برای MRI در علوم اعصاب و عمل بالینی تبدیل می کند. انتخاب بین EEG و MRI به تحقیقات خاص یا اهداف بالینی و اطلاعات مورد نیاز بستگی دارد.
لازم به ذکر است که تمامی سیستم های نمونه بردار تولید شده توسط ایماژ الکترونیک با انواع الکترودهای خشک، نیمه خشک و مرطوب سازگارند.